با توجه به اینکه اماس هماکنون یکی از بیماریهای رایج سیستم اعصاب مرکزی در ایران است، درباره سیر تدریجی این بیماری علائم و نشانهها و عامل ایجادکننده این بیماری با دکتر فرزاد اشرافی، استادیار دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی و رئیس دپارتمان مغز و اعصاب مرکز تحقیقات جراحی اعصاب عملکردی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفتوگوی کوتاهی انجام شده است که در پی میآید.
- سیر تدریجی بیماری اماس چگونه است؟
بیماریاماس مراحل مختلفی دارد.
مرحله اول این بیماری عودکننده- فروکشکننده (Relasping-remitting) است؛ حملات غیرقابلپیشبینی علائم عصبی که در عرض هفتهها و ماهها بهطور ناقص یا کامل بهبود مییابد. این فرم در ابتدای بیماری دیده میشود.
مرحله دوم، فرم پیشرونده اولیه (Primary-progressive MS) است.در این مرحله بیشتر علائم تدریجی پیشرفت کرده و دورههای فروکشکننده علائم وجود ندارد و در افراد بالای 40سال دیده میشود و 15درصد موارد اماس را تشکیل میدهد.
مرحله سوم، فرم پیشرونده ثانویه (Secondary progressive MS) است که ابتدا بهصورت عودکننده و فروکشکننده شروع میشود و پس از آن علائم پیشرفت میکندو مرحله چهارم این بیماری، فرم پیشرونده عودکننده - (secondary progressive MS) است که با پیشرفت علائم همراه با اضافه شدن حملات همراه است.
- بیماری اماس با چه علائم و نشانههایی بروز و ظهور پیدا میکند و وضعیت این بیماری در بین مردان و زنان به چه صورت است؟
علائم این بیماری متنوع و در افراد مختلف متفاوت است و در هر حمله جدید میتواند علائم جدید ظاهر شود.
علائم ابتدایی اماس، شامل علائم چشمی (از تاری دید ناگهانی مختصر یا کاهش دید شدید)، علائم حسی بهصورت گزگز، مورمور و سوزنسوزنشدن اندامها و ضعف یا کاهش قدرت عضلات است اما این بیماری علائم دیگری نیز دارد که شامل اختلالات شناختی (اختلالات در حافظه و تصمیمگیری و اختلال در تمرکز) و اختلال ادراری (اختلال در نگهداری و یا تخلیه ادرار) است. خستگیپذیری نیز یکی از علائم شایع در اماس است. باید توجه داشت که علائم اماس در گرما تشدید میشود. گیجی و سبکی سر و اسپاسم عضلات و اختلالات جنسی نیز از علائم دیگر این بیماری است.
در فرم عودکننده و فروکشکننده (Relapsing-remitting) خانمها سه برابر آقایان به این بیماری مبتلا میشوند اما در فرم پیشرونده اولیه آقایان بیشتر از خانمها مبتلا میشوند. سن شروع این بیماری نیز بین 20تا 40سالگی است و شیوع این بیماری در خانمها بیشتر از آقایان است.
- آقای دکتر! مختصری درباره شیوع این بیماری توضیح دهید.
شیوع اماس بر حسب منطقه جغرافیایی و نژاد کشورها متفاوت است. متوسط شیوع اماس، در جهان50نفر در هر 100هزار نفر است و در ایران از هر 100هزار نفر، 70نفر مبتلا به این بیماری میشوند که البته این میزان در ایران رو به افزایش است.
- علت قطعی بیماری اماس چیست؟ و چه عواملی در ایجاد این بیماری میتوانند تأثیرگذار باشند؟
علت قطعی اماس، ناشناخته است اما عوامل متعددی در ایجاد این بیماری نقش دارند.
در بررسیها مشخص شده است که عوامل ژنتیک در بروز این بیماری نقش دارند بهطوری که ریسک بروز این بیماری در افرادی که یکی از خویشاوندان درجه اول آنها درگیر این بیماری است بیش از سه تا چهاردرصد است و این درحالی است که بهطور معمول یک دهم درصد افراد مبتلا به اماس میشوند. از سوی دیگر، عوامل تغذیهای مثل مصرف زیاد چربی و کمبود ویتامینD نیز میتوانند در ایجاد اماس نقش داشته باشند. در مطالعات انجام شده افرادی که در تماس با نور مستقیم خورشید هستند کمتر مبتلا به اماس میشوند خانمهایی که سیگار میکشند 5/1برابر خانمهای دیگر مبتلا به اماس میشوند. درخصوص عوامل جغرافیایی نیز باید گفت که هر چه از خط استوا دور شویم این بیماری شیوع بیشتری پیدا میکند. این بیماری در افراد آسیایی شیوع کمتر و در اروپای شمالی و کشورهای اسکاندیناوی شیوع بیشتری دارد. علاوه بر این، این بیماری، در نژاد قفقازی بیشتر از نژاد آفریقایی است.
- تشخیص اماس چگونه است؟
به خاطر علائم گسترده و متنوع سیستم اعصاب در اماس، تشخیص آن ممکن است ماهها یا سالها پس از شروع علائم به تأخیر افتد. پزشکان مخصوصا متخصصان مغز و اعصاب نیاز به شرح حال دقیق و معاینه مغز و اعصاب دارند.
روشهای پاراکلینیکی تشخیص شامل MRI مغز و نخاع با تزریق و بدون تزریق برای رویت و توصیف و محل پلاکهای مغزی، تستهای الکتروفیزیولوژی شامل پتانسیل برانگیخته چشم و نخاع و گوش و سرانجام بررسی مایع مغزی نخاع برای تشخیص آنتیبادی مربوط به بیماری اماس است.
- مختصری هم درباره راههای درمان اماس توضیح دهید.
برای درمان حمله اماس کورتون تزریقی کاربرد دارد که شدت و مدت حمله را کاهش میدهد و برای درمان پیشگیری از حملات اماس از داروهای تغییردهنده سیر بیماری استفاده میشود (Drug modifying Disease) که شامل داروهای انترفرون سیتوتوکسیک بوده که این داروها تا حدودی ممکن است تعداد و شدت حملات را کاهش داده و باعث تأخیر در پیشرفت بیماری شده و تعداد پلاکهای مغزی را کاهش دهند.